آرتا وآرشا جونمآرتا وآرشا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

آرتا و آرشا عشق های مامان وبابا

جو جوهای من منتظرتونم

1393/5/4 14:48
نویسنده : سحر
136 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسلای من 

الان 4مرداد وفقط وفقط 1هفته و5روز مونده به تولد گلهام.4شنبه رفتم دکتر وسونو کرد دوتاتون پیش هم دراز کشیده بودید وقلب کوچولوت میزد عشق های من.دکتر گفت دیگه واسه 16 مرداد بهت وقت میدم ومن خوشحال وشادمان شدم.هر چند خیلی سختت این روزها واسم هر کاری از نشستن وخوابیدن وهر کار دیگری اما دیدین روی قشنگتون منو امیدوارمیکنه این روزها رو اسون .مامانی ها شب ها دیگه نمیتونم بخوابم نه به پهلو.نه میتونم بشینم .سنگین شدم کمر درد دارم فراوون.همش ترش میکنم.بی حالم.بخدا گریه ام میگیره .به بابایی گفتم بخدا این وروجک ها باید قدرمو بدونن بزرگ شدن خیلی سختی کشیدم سرشون.اما فداتو بشه مادر که میخوام سالم وصالح باشید ومن از خوشحالیتون خوشحال.عشق های  مامانی دیگه مادر باید این سختی هارو بکشه تا بهش بگن مادر.الان هر لحظه هر ثانیه از مامان گلم قدر دانی میکن ممیدونم چقدر زجر کشیده تا من اینقدری شدم دست مهربونش میبوسم.

 

عسلای من تا1هفته دیگه منتظریم بیاید .من وبابایی و داداش ارتین.

راستی اون هفته هم 28تیر تولد 5سالگی داداشی بود البته بخاطر شما ووضیعت من نتونستم واسش تولد بگیرم فقط یه کیک کوچولویی گرفتیم و5تایی(من.بابا.ارتین .شما فسقلی ها) عکس گرفتیم.داداش ارتین لحظه شماری میکنه واسه دیدنتون.عاشقتونیمممممممممم بوسسسسسسس

پسندها (1)

نظرات (0)